ژنرال شارل دوگل رئیس جمهوروقت فرانسه در سوم اکتبر 1961 در پیشگفتار کتاب ( هفتهزار سال هنر و فرهنگ ایران ) می نویسد :
به سرافرازی دیداری که شاهنشاه ایران از فرانسه کرده اند پاریس پایتخت فرانسه مفتخر و سرافراز استکه نمایشگاه هنر و فرهنگ ایران را باز گشائی نماید .
وبه نوشته خود چنین میافزاید :
ایران چهارراه جهان است و از اینرو در درازای سده ها همیشه در زیر تازش بیگانگان بوده و هم بـر روی همه کشورها نشانه هائی بسیار ژرف به جای گذاشته است . ولی همیشه خرد سرشار ایرانـی بخشندگی داشته است . زیرا بیش از آنچه که دریافت کرده بخشیده است . نمونه هـای روشن آن کورش بزرگ , داریوش بزرگ , خشایارشاه و دیگرانند . همین بخشندگی و والائی مایه و پایه بزرگـــــی و شکوه این کشور شده است .
این نمایشگاه برای نشاندادن و آشکار کردن همین بزرگیست . همه کشورهای جهان بویژه سرزمین های خاوری از شهریگری و فرهنگ ایران بویژه در دوره هخامنشیان و داریوش بزرگ بهره مند شده اند . در زمان ساسانیان ایران پل بزرگ پیوند میان رم با آسیا و هند و چین شد .
ایران در جریان چیرگی اسلام نیز از پای در نیامد و چهره درخشان ادب و فرهنگ پرتوان خویش را نشان داد و هنری را آشکار کرد که روانها را شور شادی می بخشد و بر سراسر جهان بویژه خاور زمین سایه شکوه می افکند . کشور ایران همچون گذشته ارزشهای بی همتای خود را نشان میدهد .
فرانسه بخود میبالد .ایران که اکنون بزرگداشت 2500 سالگی شاهنشاهی خود را برگزار میکند گواه مردمی بودن و رادمردی مردمی آزاده است که در جهان بی همتا میباشند *
آندره مالرو در پیشگفتار همین نسک ( کتاب ) مینویسد : هرگاه نام ایران وایرانی برده شود نخستین واژه ایکه در اندیشه راه می یابد شهریگری ( تمدن ) است .
او می افزاید : هنر وفرهنگ شهریگری ایران پدیده های شکست ناپذیر این کشورند که از آسیای میانه تا ژرفنای آفریقا و از هند تا همه اروپا را در برگرفته اند .
گیرشمن , باستان شناس بلند آوازه و دانشمند سرشناس فرانسوی که در شوش از دیر زمان دست به کند وکاو زده بود با یافتن یک استوارنامه ( سند ) در این شهر مینویسد که ایرانیان نخستین مردم جهانند که شمار زنی ( جدول ضرب ) را پیش از آنکه فیساغورس به آن دست بیابد آفریدند , زیرا در یک تخته سنگ دیده بود که نوشته بودند : 153 / 1= 45/ 03
اینها چکیده سخنان دانشمندان و کشورمداران فرانسه مهد تمدن اروپا بود که با خواندن آنها خون در رگ وریشه هر ایرانپرستی به جوش میآید
هنگامی که ما از بزرگی و والائی خود سخن میگوئیم , برخی از خود باختگان و فرومایگانی که نام خود را ایرانی نهاده و سر بر آستان بیگانگان میسایند , اینها را به ریشخند میگیرند ولی این با ایران پرستان استکه این انیران را از خود برانند و بر دهانشان بکوبند . اینها هراسناکتر از بیگانه اند .
برگزیده از کتاب : کارنامه دکتر کوروش آریامنش ص 358- 359 نوشته دکتر اله دالفک
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)