۱۳۹۳ بهمن ۲۱, سه‌شنبه

22 بهمن 57 روزی که ملتـــــی روی جنازه خودش رقصید !


از آن روز ببعد دنبال گمشده ای گشته ایم که هرگز آن را باز نیافته ایم. آن گمشده، یک زندگی ساده بوده با تمام مشخصات متعارف که انسان میلیون ها سال آن را تجربه کرده است و این خواسته متعارف را با ورود فرشته و پیروزی انقلاب!! کذایی از کف دادیم !
سحرگاه ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ هلهله شادمانی جمعیت بزرگی از مردم در رسانه ها انعکاس داشت و گریه های سوزناک جمعیت بزرگ دیگری که دیده نمی شد، بی صدا بود. صداهای گریه ما به کوه می خورد و بازتاب آن به سینه ما می کوفت. هنوز چنین است.رسانه های جهان دوربین های خود را روی سنگفرش خیابان ها می کارند و پشت به مردمی دارند که هنوز بی صدا گریه می کنند. آن چه از مطبوعات آزاد غرب نصیب ما شد، این بود که رقص و پایکوبی پیروزی انقلاب را که بعدها شد "دهه فجر "به جهان گزارش دادند، اما درهای بسته را که پشت آنها ایرانیان از گریه به هق و هق افتاده بودند، را نکوبیدند. هنوز چنین است. شاید اگر در می کوفتند راه شان نمی دادیم. می ترسیدیم از آن امواج مهیب که از جا کنده شده بود.



زمان به ما آموخت که روز پیروزی انقلاب ، بستری بوده است برای زایش طالبان و داعش. انقلاب !! ما شالوده را گذاشت. ستمگری را قانونمند کرد. به دروغ قانون و اخلاق را چنان در هم تنید تا هر چه می خواهد بکشد و شکنجه بدهد و سانسور کند و روزنامه نگار دستگیر کند و روزنامه تعطیل کند و به سلیقه شخصی و باندی و جناحی، قانون را متناسب با مرام داعشی خود، تفسیر کند.


به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Donbaleh :: Azadegi :: Risheha :: Cloob :: Oyax :: Yahoo Buzz :: Reddit :: Digg :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Email To: :: Subscribe to Feed