۱۳۹۱ شهریور ۴, شنبه

وجه تشابه فروپاشی حزب کمونیست شوروی و سرنگونی حکومت فاسد اسلامی


از  , محترم  مومنی روحی .
وجه تشابه فروپاشی حزب کمونیست شوروی و سرنگونی حکومت فاسد اسلامی

رویداد شکل گیری حزب کمونیست در کشور شوروی سابق ، که خمیرمایه اصلی اش بیداد فقر در جامعه آنروز روسها بود ؛ و نیز میزان ناامیدی از شرایط موجود در میان روشنفکرانی که از سیستم حاکمیت آن کشور به شدت نارضایتی داشتند ؛ و تلاش می کردند که به هر وسیله ای که بتوانند تغییر چشمگیری در حکومت به وجود بیاورند ؛ و به اصطلاح خودشان ، طبقه کارگر و کشاورز کشورشان را که در وضعیت بسیار نامناسبی بودند ، از یوغ نابسامانی هائی که دولتمردان آن موقع شوروی برای شهروندان خویش به وجود آورده بودند نجات بدهند ؛ چون نسبت به حاکمیت نمی توانستند و جرأت اعتراض را نیز نداشتند ؛ دیواری از دیوار خدا را کوتاه تر ندیدند و شروع کردند به نفی نمودن او از آفرینش چرخه هستی ، و بانی بودن خدا برای آفرینش این جهان !
موقع به وجود آمدن هر دیدگاه جدیدی در میان مردمان گیتی ، عده ای از آنها که اشتیاق زیادی هم به مطرح نمودن خودشان به عنوان اعضای روشنفکر در جامعه شان دارند ؛ معمولا بیش از دیگران به پیگیری نگرشهای جدید می کوشند و موضوعات به اصطلاح فلسفی را نیز ، به آن دیدگاهها می افزایند و اینگونه خویشتن را در میان طبقه مورد نظر جای می دهند !
 در میان جامعه آنروز کشور شوروی ، فیلسوفانی حقیقی هم بودند ؛ که با نگارش و انتشار دیدگاههای خودشان در رابطه با نفی پروردگار و نقش او در ایجاد چرخه هستی ، با توسل به برخی از آثار دانشمندان ، به ویژه عالمانی که در حیطه مسائل مربوط به طبیعت و مواد سازنده آن اطلاعات گسترده ای داشتند ؛ در پندارهای خود علت آفرینش هستی را از همان مواد مطرح کردند و همه چیز را به منابع طبیعی متصل ساختند !
 عقاید افرادی مانند مارکس و هگل ، که در نوشتارهای ایشان ، بدون اشاره به هر دلیل روشنی از آن فلسفه و دیدگاه جدید سخن می گفتند ؛ مواردی بودند که موجبات ناامیدتر شدن آن به اصطلاح روشنفکران فراهم می ساختند . تا جائی که حتی سیاستمداران نیز به جرگه آنان پیوستند ؛ و با استفاده از آن طیف در حال تحول ، و نیز از شرایط موجود در کشورشان ، پای دو محور اساسی و مهم حزب کمونیست شوروی ، لنین و استالین را نیز به میدان کشیدند ؛ و یکی از قدرتمند ترین احزاب سیاسی جهان را پایه گذاری نمودند !
از آنجائی که خصلت چنین پدیده هائی در دنیای سیاست ، گسترش دادن دامنه های آن به دیگر مردمان و کشورهای آنهاست ؛ سران حزب کمونیست شوروی سوسیالیستی هم ، از مقوله کوتاهی ننمودند و با سرعت به رواج دادن دیدگاههای خودشان و شایع کردن آن در میان دیگران کوشیدند !
کشورهای زیادی از اروپای شرقی را به دام افسون کمونیست کشیدند ؛ به آن نیز اکتفا نکردند و در همه نقاط جهان اعم از آسیا و آمریکا و جهات شمال و مغرب و جنوب اروپا نیز رخنه کردند . بیشترین موج این بحران سیاسی ، در قاره آسیا به ویژه در مناطق خاور دور و خاور میانه رسید ؛ شوربختانه عده ای از جوانان و دانشجویان ایران را نیز اغوا نمودند و به حزب خودشان جذب کرده و از آنان سوء استفاده های سیاسی زیادی نیز کردند !
همین جوانان و دانشجویان ، که اهم وقت خویش را جهت رساندن پیام سران حزب کمونیست شوروی مصرف می ساختند ؛ گاه و بیگاه در هر موقعیتی که دست می داد ، به تبلیغ برای حزبشان می پرداختند ؛ و برای جذب نیروهای جوان ، بخصوص از میان دانشجویان و کارگران تلاش بیشتری را می نمودند !
رخنه های موذیانه همان کمونیست های صادراتی هم بود ؛ که زمینه های تغییر حکومت در ایران را پایه گذاری کردند و با توجه به تعصبات دینی مردم ایران ، گروههای مارکسیست های اسلامی را به جان مردم ساده انگار ما انداختند !
کم کم زمینه های لازم برای رسیدن به اهداف شومشان را ، آماده می کردند که در سال 1973 میلادی ، با نطقی که شاهنشاه فقید در ارتباط با محدود کردن دست کنسرسیوم از دامان نفت ایران بیان نمود ؛ و اولتیماتومی که در این زمینه به آنان داد و تأکید نمود که از سال 1979 دیگر به چشم آبی ها اجازه بهره مندی از مواهب نفت ایران را نخواهد داد ؛ همه چیز دست به دست یکدیگر دادند و دیگر کشورهای قدرتمند در جهان را نیز بر آن داشتند تا سدی مانند پادشاه ایران را ، از سر راهشان بردارند ، و دست نشانده های خویش را در ایران به حاکمیت برسانند ، که تا ابد بتوانند از این موهبت گرانبها ، که در ایران به فراوانی وجود داشت سود ببرند !
 پس از شورش خونین سال 57 که انقلاب سیاه اسلامی را در ایران به وجود آورد ؛ غربی ها که به وضوح از میزان دلبستگی روسها به داشتن نفوذ در ایران آگاهی داشتند ؛ برای تضعیف کردن ایشان در عرصه سیاست جهانی ، مقدمات فروپاشی این حزب را فراهم ساختند !
به یاد می آوریم که در آن برهه تاریخی ، روبل روسیه چقدر تنزل کرده بود ؛ و در هیچ کجای دنیا دارای ارزش نبود . در اثر همین مورد نیز ، وقتی این کشور به بحران اقتصادی رسید ، دیگر نتوانست خود را از بن بست های اقتصادی و سیاسی موجود در کشورشان برهاند ؛ تا آنکه سرانجام حزب کمونیست شوروی سوسیالیستی ، از مرتبه قدرت در آنجا سقوط نمود !
این موضوع ، دقیقا در شرایط کنونی حکومت ملاها در ایران حضوری آشکار دارد . به گونه ای که همه می بینیم و می شنویم ؛ ریال ایران از آن اقتدار ارزشی که قبلا و در حکومت پهلوی داشت بسیار تنزل کرده و در عرصه های اقتصادی گیتی ، کوچکترین ارزشی ندارد ؛ بلکه روز به روز هم از حیطه اعتبار ساقط می گردد و به کاغذ پاره ای شباهت یافته است ، که فقط در میان کشور و در بین مردم می تواند به گردش خودش ادامه بدهد !
و .... این همان وجه اشتراکی است که میان فرو پاشی حزب کمونیست روسها ، و سرنگونی قریب الوقوع حکومت آخوندی در ایران می باشد ؛ وبه ملت شریف ایران ، بشارت سقوط اشغالگران را می دهد . امری که بیش از سه دهه متوالی ، آرامش و آسایش را از میان مردم ما محو نموده ، و دست یابی به این وقوع آزادی بخش را ، از آرمانهای والای ایشان ساخته است . باشد که به زودی دوباره ، چهره میهنمان را ، از هر چه که رنگ اسارت به آن بخشیده ، پاک و مبرا ببینیم .
تابستان 2571 آریائی هلند
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Donbaleh :: Azadegi :: Risheha :: Cloob :: Oyax :: Yahoo Buzz :: Reddit :: Digg :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Email To: :: Subscribe to Feed