۱۳۹۱ تیر ۳۰, جمعه

مسابقه ای خطرناک برای قرار گرفتن در قطب سروری در جهان


 نوشته  : محترم مومنی روحی 
هنوز چند سالی از به اتمام رسیدن جنگ دوم خانمانسوزجهانی نگذشته بود ؛ که یک حس خودبزرگ بینی روانی ، بر دولتمردان دو کشور از گروه متفقین ، بر حکومتهای کشورهای ایالات متحده آمریکا و شوروی کمونیستی سابق مستولی گشت ! این دو کشور که به همراه برخی دیگر از ممالک دنیا ، در مقابل گروه " متحدین " ( آلمان هیتلری و ایتالیا به رهبری موسولینی ) ایستادگی کرده بودند ؛ و آن جنگ آفرینان خون آشام را ، از سکوی قدرت کاذبشان به پائین کشیده بودند ؛ نزد خویش پنداشتند ، که بخش بزرگتری از این پیروزی سرنوشت ساز ، متعلق به آنهاست و مساعی ایشان چنین نعمتی را از آن ساکنان کره زمین ، بخصوص آنهائی که خواسته و ناخواسته به آن جنگ ویرانگر کشانده شده بودند نموده است !

با پدید آمدن چنین تصور باطلی در ذهن گردانندگان این دو کشور ، پیش بینی های مردمان دنیا ، از اینکه جنگ خاتمه یافته و از این به بعد در یک آرامش مطلق به سر خواهند برد نقش بر آب گردید !

چرا که از آن پس ، بارقه های خطرناک نفوذ این دو کشور ماجراجو ، در میان سایر ملل جهان ، جرقه های ناامید کننده ای را زدند ؛ و آسایش مردمان جهان در همه گیتی را ، از سکون و آرامشی که انتظارش را داشتند خارج ساختند !



به یاد می آوریم ، که چگونه به عنوان همکاری های نظامی با کشورهای در حال توسعه ، مستشاران آمریکائی در بسیاری از کشورهای دنیا حضوری فعال می یافتند ؛ و بر روی تمامی رخدادهای آن ممالک ، در هر زمینه ای که می توانستند تأثیر گذاری می نمودند . هرگاه که در میان کشورهای عقب مانده نیز ، جنگهای داخلی قبیله ای پدید می آمد ؛ آمریکائیان به خود حق می دادند ، که برای ایجاد آرامش در آن سرزمینها ! به آن کشورهای کوچک و بی بهره از پیشرفتهای تکنولوژیکی ، وارد شوند و به طور غیر مستقیم اداره امور آنجا را در اختیار خودشان بگیرند ! به گونه ای که آن کمک گیرندگان ساده اندیش ، هیچ تردیدی نمی نمودند که بدون حضور سربازان و نظامیان آمریکائی ، هیچ کاری برای کشورهایشان نمی توانند انجام بدهند !

کشور شوروی سوسیالیستی هم ، برای آنکه در این مسابقه بین المللی ( خام کردن سران کشورهای عقب مانده و بدون امکانات ، و زیر نظر گرفتن همه کارهای آنان در حیطه مسائل سیاسی و اقتصادی ، جهت اعمال نظر در همه مسائل آنها ) ، در آن ممالک حضور بیابد و از آمریکا عقب نماند ! اگر چه ظاهرا نظامیان خودش را به هیچ کشوری نمی فرستاد ؛ اما در باطن فعالیت های خطرناکتری از اعزام نیروهای نظامی به کشورهای ضعیف را انجام می داد ! این فعالیت ها که بیشتر جنبه سیاسی داشتند ، ورود جاسوسان روسی در کشورهای عقب مانده و دارای بحرانهای سیاسی داخلی بود !

 جاسوسهای روسی ، با سوء استفاده از آن اختلافات داخلی کشورهای مذکور ، تمرکز فعالیت های خودشان را ، بر روی صنف روشنفکر و تحصیل کرده آن ممالک قرار می دادند ؛ و با نشان دادن جلوه های دروغین و پر جاذبه ای از افکار به اصطلاح روشنفکرانه سیستم کمونیستی خودشان ، که با سرکوب سرمایه داران ، توان و امکانات زندگی طبقات پائین تر جامعه را افزایش می دادند ( که هیچ ریشه ای در واقعیت و حقیقت نداشت ؛ چرا که ملت روسیه خودشان در بدترین شرایط ممکن ، و در فقر کامل زندگی می کردند . ) به جذب آن افراد ظاهربین اقدام نمودند . سپس به وسیله همان فریب خوردگان ، تلاشهای مستمری برای فروپاشی حکومت های مورد نظرشان ، و نیز استقرار حکومتهای جدید زیر نفوذ خودشان در آن کشورها ، برای مقابله با رقیب سرسختی همچون آمریکا ، جهت صدور افکار سوسیالیستی - کمونیستی خودشان به میان سایر ملتها ، کوششهای مداومی را به عمل آوردند !

این مسابقه غیر منطقی ، با حضور آشکار نیروهای نظامی و غیر نظامی کشور آمریکا ، در بسیاری از ممالک جهان از یک سو ، و حضور پنهانی جاسوسان روسی در میان ملتهای ناراضی از حاکمیت کشورشان از سوئی دیگر ، حدود نیم قرن است که به طور جدی شروع شده است ؛ و قهرمانان چنین رقابتی  نیز ، همانند دوندگان مسابقات " دو امدادی " پیش می روند تا سرانجام یکی از این دو به پیروزی نهائی نائل بشود !

اما سخن اینجاست ، که در حال حاضر این قضیه ، دیگر به شرایط چند دهه پیش که این مسابقه " دو امدادی " آغاز گشته است کوچکترین شباهتی ندارد ! بلکه کاملا به یک جنگ تن به تن شبیه شده ، که یا باید یکی از دو طرف به ضرب شمشیر آن دیگری نقش بر زمین شده و از میدان به در برود ؛ و یا دسته های دو گانه ای که در این سو و آن سوی میدان مسابقه ، در انتظار نتیجه دلخواهشان ایستاده اند ؛ به طرفداری مسابقه دهنده مورد نظرشان ، قانون مسابقه تن به تن را زیر پا بگذارند ؛ و به وسط میدان بیایند تا رقیب آنی را که طرفداری اش را می کنند از میدان به در نمایند !



نیاز به بیان ندارد که آنچه از آن به بعد مشاهده بشود ، دیگر کوچکترین شباهتی به آن جنگ تن به تن نخواهد داشت . حتی به هیچوجه شباهت چندانی نیز به یک مسابقه ندارد ؛ بلکه بسیار جدی و نگران کننده ، خبر از یک جنگ همه گیر جهانی را ، به گوش مردمان گیتی خواهد رساند !

جنگ جهانی ؟ آری جنگ جهانی ، مگر شواهدی که هم اکنون شاهد آنها هستیم ، خیلی با یک جنگ تفاوت دارد ؟ من که چنین نمی اندیشم ؛ چون آنچه که در یک جنگ خانماسوز جهانی به چشم می خورد را ، هم اکنون در این برهه زمانی با تمامی جلوه هایش در این جهان متلاطم مشاهده می کنم !

بهانه تمسخرآمیزی مانند فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ( تمسخر آمیز است ، زیرا هستند کشورهای دیگری که مشابه همین نیرو را در کشورهایشان دارند ، و ایران نخستین آنها نیست ، اما هیچ اقدامی علیه آنان و فعالیت هایشان صورت نگرفته است . ) ! بنابراین در مسخره تشخیص دادن این بهانه ، تردیدی ندارم و آن را یکی از ترفندهای یکی از رقیبان آن مسابقه مرموز می دانم .

و نیز در همین اواخر ، حمایت های بی معنای حکومت کشور روسیه ، از جنایتکاری همچون بشار اسد را هم ، یک

 " پاتک " نظامی علیه رقیبش آمریکا تلقی می کنم ؛ زیرا یکی از رموز برنده شدن در هر مسابقه ای ، نمایش آمادگی برای هر گونه مقابله ای است !

وزیر امور خارجه روسیه  سرگئی لاوروف ، در یک کنفرانس خبری به جهانیان اعلام نمود ، که بشار اسد رئیس جمهور کشور سوریه ، از قدرت کناره گیری نخواهد کرد ! در ضمن تأکید هم نموده ، که بشار اسد از حمایت و پشتیبانی بخش بزرگی از مردم سوریه بر خوردار است ؛ پس نمی تواند از قدرت کنار برود ! آقای لاوروف از مخالفان حکومت بشار اسد خواسته است ؛ که از میان خودشان یک نماینده ، برای گفتگو در جهت حل بحران جاری انتخاب بکنند ؛ وی ضمنا تأکید نموده که بشار اسد هم ، جهت شرکت در این جلسه یک نماینده برای این گفتگوها تعیین بنماید .

اما تا کنون هیچیک از طرفین در ارتباط با این پیشنهاد آقای لاوروف هیچ اقدامی نکرده اند !

روسیه که از بزگترین حامیان اسد به شمار می رود ؛ و از آغاز بحران در این کشور تاکنون ، چند بار هم  از طریق شورای امنیت ، تصمیمات دیگر اعضای شورا ، در خصوص حمله نظامی به این کشور را خنثی نموده است ؛ از سوریه به عنوان یک برگ برنده در مقابل رقیب استفاده می کند !

در حقیقت هر دو اینها در کارهائی که انجام می دهند و در تصمیماتی که برای نشان دادن مواضع خودشان در رابطه با کشور سوم می گیرند ؛ معمولا به گونه ای عمل می کنند که همه رشته های طرف مقابل را پنبه بکنند ؛ شورای امنیت سازمان ملل متحد ، در آخرین تصمیم خویش در ارتباط با مسأله سوریه ، جهت در فشار قرار دادن بشار اسد ، قطعنامه جدیدی را وضع نمود ، که به وسیله آن تحریمهای غیر نظامی هم برای حکومت اسد درنظر گرفته شده است ؛ ولی کشورهای روسیه و چین مشترکار برای چندمین بار این قطعنامه را وتو کرده اند . در حالی که بسیاری از کشورهای جهان ، هیچ تردیدی در جنایتکار بودن رئیس جمهور کشور سوریه ندارند ؛ چنین جبهه گیری هائی از سوی کشور روسیه فقط می تواند دولتمردان کشور آمریکا را مورد خطاب قرار بدهد و بگوید : " زدی ضربتی ، ضربتی نوش کن " اگر این کنشهای کودکانه توسط سران جمهوری اسلامی ، و یا همین اسد خونخوار به انجام می رسیدند ؟ دو کشور آمریکا و روسیه ، با تمسخر زیاد داستانهای تحقیر کننده ای را برای حضرات درست می نمودند ؛ جای بسی اعجاب و تأسف است ، که در دنیای امروز ، در شرایطی که دوران سلطان جنگل به پایان رسیده و حتی حیوانات نیز آزادی های مخصوص خودشان را دارند ؛ این آقایان در صدد یافتن راههائی باشند ؛ که به وسیله آنها قطب سروری بر جهانیان را بسازند و بر تارک آن جلوس بکنند . اگر غیر از این بود ؟ چرا چنین مسابقه ضد بشری را راه انداخته اند ؟ در حالی که خودشان را به جهانیان ، از مدافعان حقوق بشر نیز معرفی می نمایند ؟!

تابستان 2571 آریائی هلند

به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Donbaleh :: Azadegi :: Risheha :: Cloob :: Oyax :: Yahoo Buzz :: Reddit :: Digg :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Email To: :: Subscribe to Feed