۱۳۹۱ مرداد ۱, یکشنبه

در آستانه چهارم و پنجم امرداد ، جرمهای پادشاهان فقید رژیم پهلوی را با هم مرور کنیم

آیا وطن پرستی گناه بزرگی است که رضاشاه کبیر و فرزند خلفش محمدرضاشاه فقید بدان اصرار می ورزیدند؟! آیا عشق ورزیدن به مرز و بوم آباء و اجدادی ، که این دو میهن پرست اصیل ، سرلوحه همه برنامه های ایرانساز خویش قرار داده بودند جرمی نابخشودنی بوده است ؟! آیا داشتن عرق ملی ، و مبارزه با دشمنان خانگی و خارجی یک سرزمین توسط پادشاهان سرافزاز پهلوی نیز خطای آشکاری بوده است ؟!

 آیا مبارزه با دزدان سرگردنه ها و راهزنان میان جاده ها ، و ایمن نمودن مسیر عبور و مرور مسافرانی که از بیم این افراد خبیث ، جان و مالشان در خطر بود گناه بسیار بزرگی بوده است ؟!

 آیا احداث جاده های شوسه و قابل استفاده ، به جای آن کوره های صعب العبور روی کوهها و درّه ها ، برای سرعت بخشیدن به انجام یافتن صحیح تر کارهای مردم و مملکت ، و سریع تر به مقصد رساندن مسافران ساکن در روستاها و شهرستانهای دور و نزدیک ، خبط و خطائی غیر قابل چشم پوشی بوده است ؟!

 آیا ایجاد تونل های چندین کیلومتری در زیر کوههای کشور، جهت استفاده بهینه از مناطق کوهستانی مرتفع کشور، و کوتاهتر نمودن مسیر مسافران بین شهرها نیز اشتباهی جبران نشدنی بوده است ؟!

 آیا ریشه کن نمودن بیماری هائی ، که اپیدمی مرگ را برای ساکنان میهنمان به ارمغان می آوردند ، و باعث گرفتار شدن مردم به آن بیماریهای مهلک و درمان ناپذیر می گردیدند ؛ و مرگ و میر زورس آنان را موجب می گشتند هم گناهی عظیم بوده است ؟!

 آیا از این که دیگر کسی آبله ، تراخم ، تیفوئید = حصبه ، جرب = گال ، دیفتری ، ذات الریه = سینه پهلو ، سالک ، سل ، سیاه زخم ، سیاه سرفه ، کچلی ، کزاز و مالاریا ، و تعدادی دیگر از بیماریهای واگیردار و خطرناک دیگر ، که من اکنون به خاطر نمی آورم را نمی گیرد ؛ باید غمگین باشیم و افسوس بخوریم ؟!

آیا ایجاد یکی از بهترین ، بزرگترین ، وسیع ترین و کامل ترین دانشگاهها در منطقه خاورمیانه در کشورمان ، جرمی جبران نشدنی بوده و ما نمی دانستیم ؟!

 آیا خارج نمودن مردم ایران ، از خلسه و خمودگی ناشی از عقب ماندگی های علمی و فرهنگی مصنوعی ، که عدم لیاقت و کفایت سلسله های قبلی ، و نیز مقاصد عمدی بدخواهان بین المللی ، بر آنان تحمیل گردانده بود ؛ و سوق دادن ایشان به سوی مدرنیته ای که همه مردمان گیتی به سوی آن می شتافتند ؛ کاری عبث و بیهوده بوده است ؟!

آیا تدبیر راه اندازی یک زیر مجموعه ارزشمند در حوزه وزارت آموزش و پرورش کشور ، به نام سازمان " پیکار با بی سوادی " ، و نجات دادن بسیاری از محرومان بی سواد میهنمان ، که علاقمندی زیادی به رها شدن از زنجیرهای زندان تاریک جهل ناشی از بی سوادی ، و دارا گشتن نعمت گرانبهای خواندن و نوشتن را داشتند ؛ اشتباهی محض بوده و نمی بایست انجام می گرفت ؟!

آیا کوتاه کردن دست مشتی فئودال جبار ، از به اسارت خویش درآوردن عده ای روستائی کشاورز و زحمتکش ، و نجات دادن ایشان از فرمایشات دور از منطق و گاه و بیگاه خانهای خودمختار و زورگو ، که عمر نازنین آن مردمان دلپاک را به نوکری خودشان تباه می نمودند ؛ و با وقاحت تمام زنان و دختران آن مردان با ناموس و شرف را ، با تهدید و زورمداری به تصرف خویش درمی آوردند و شرمساری را نصیب مردان غیرتمند آنان می نمودند ؛ اشتباهی بس بزرگ بوده است ؟!

آیا تأسیس ادارات دولتی پیشرفته ، و دادن امکانات کافی ، به کسانی که مایل بودند تا از سرمایه هائی که داشتند ؛ جهت ایجاد بهبود در صنایع داخلی مملکت استفاده بکنند ؛ و در بخشهای خصوصی فعالیت های سازنده ای را داشته باشند نیز خطائی آشکار بوده است ؟!

آیا رساندن آب تصفیه شده و بدون آلودگی ، به شهروندان ایرانی ، و نجات دادن آنها از استفاده از آبهای جویهای آلوده به انواع میکربهای همان بیماریهائی که در بالا نام بردم ؛ معنایش مرتکب شدن جرمی انکار ناپذیر ، از سوی پادشاهان رادمرد و میهن پرست پهلوی بود ؟!

آیا ایجاد شبکه سیستم برق رسانی به سراسر کشور ، و دادن امکانات استفاده از این روش نوین به ملت ایران در اقصی نقاط مملکت نیز خبط و خطائی آشکار بوده است ؟!

آیا پاکسازی گذرگاههای محله های کوچک و بزرگ شهرها ، از وجود مشتی لات بی سر و پا ، که جز باجگیری و ایجاد مزاحمت و ناامنی برای ساکنان در کوی و برزن آن مناطق ، و ایمن ساختن محل عبور و مرور مردم آن نقاط به ویژه زنان و دختران آنجا ، با سخت گیریهای پلیس محلات نسبت به آن اراذل و اوباش هم کاری اشتباه بوده است ؟!

آیا دادن حق رأی به زنان کشور ، و عطا نمودن آزادیهای مدنی به نیمی از شهروندان کشور ، و ایجاد امکانات جهت تولید مشاغل فرهنگی و آموزشی در کشور ، برای فعالیت های اجتماعی زنان میهنمان نیز خبط و خطا بوده است ؟!

چگونه رویمان بشود که اینهمه خدمات شایسته ، و اینگونه اقدامات میهن پرستانه را ، که آن دو مرد استثنائی و بی همتای ایرانی ، به هموطنان خویش نمودند ؛ و آنهمه بهبودی و رشد و ترقی و پیشرفت را نصیب ما و سرزمینمان نمودند ؛ را ببینیم و کتمان بکنیم ؟!

چگونه به خودمان اجازه بدهیم ، که با وجود تمام این خدمات شایان توجه و تقدیر ، که توسط آن دو ابرمرد تاریخ ایران  به انجام رسیده اند را بنگریم ؛ اما نفهمیم و قدر ندانیم ؟!

آنانی که با دشمنی های کور و بی دلیل خودشان ، چنین رویدادهای افتخار آمیزی را ، با چشمان جسم خویش نمی بینند ؛ نابینایانی در بینش صحیح ، و کوردلانی در بصیرت وجدانهای خفته خویش هستند ؛ که به عمد چشم دل و عقلشان را بر روی این حقایق آشکار بسته اند و خود را به حماقت زده اند !

در چهارم و پنجم امرداد ماه هر سال ، که روزهای از دست رفتن این دلاوران عاشق ایران و ایرانی است ؛ کمترین وظیفه میهن پرستانه هر ایرانی واقع بینی ، رساندن آگاهی از خدمات شایسته تقدیر پادشاهان سرفراز پهلوی ، به ویژه به نسل جوان مملکت است ؛ تا بشنود و دریابد که نسل قبل از خودش ، نسبت به چه جوانمردان غیوری از تاریخ مملکتش بی مهری ورزیدند و به ناسپاسی نمودن به آنان پرداختند . و ایرانی را که به دست توانای آن گرامیان آباد و آماده شده بود را ، چگونه مفت و رایگان به مشتی ملخ خوار تازی پیشکش نمودند ؟!

روانشان شاد و نام و یاد و خاطراتشان همواره جاودانه و برقرار باد .

تابستان 2571 آریائی هلند

محترم  مومنی روحی

به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Donbaleh :: Azadegi :: Risheha :: Cloob :: Oyax :: Yahoo Buzz :: Reddit :: Digg :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Email To: :: Subscribe to Feed